دانلود کتاب صوتی کیمیاگر
نویسنده: پائولو کوئیلو
ناشر صوتی: رمانو
نویسنده: پائولو کوئیلو
ناشر صوتی: رمانو
نام کتاب صوتی : کیمیاگر
نویسنده : پائولو کوئیلو
ناشر صوتی: رمانو
مترجم : ساره خسروی
گوینده : سامان قلیچ خانی
زمان کل : 05 ساعت و 12 دقیقه
"کیمیاگر"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (The alchemist) اثری از پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) می باشد که با ترجمه ای از ساره خسروی و صدای سامان قلیچ خانی توسط انتشارات رمانو منتشر شده است.
این رمان اثر نویسنده معروف بریزیلی می باشد که در پایان قرن بیستم جز پر فروش ترین کتاب ها محسوب شد و در بیش از 150 کشور به بیش از 52 زبان مختلف ترجمه گشت. داستان در رابطه با یک چوپان اسپانیایی به نام سانتیاگو می باشد که در پی رویای خود دست به سفری طولانی می زند تا گنج خود را بیابد. در این راه به دنبال کیمیاگری می گردد که به او درس کیمیاگری یاد دهد. در این حین او عاشق دختری به نام فاطمه می شود و همین امر باعث می شود که در راه رسیدن به رویایش مصمم تر شود.
دربخشی از این کتاب می شنویم:
"همه آدم ها در آغاز جوانی می دانند افسانه شخصی شان چیست. در آن دوره زندگی، همه چیز روشن است. همه چیز ممکن است و آدم از رویا و آرزوی آنچه دوست دارد در زندگی بکند نمی ترسد. با این وجود با گذشت زمان نیرویی مرموز تلاش خود را برای اثبات آن که تحقق بخشیدن به افسانه شخصی غیرممکن است آغاز می کند."
# | عنوان | زمان |
1 | معرفی | 00:01:11 |
2 | قسمت اول | 00:14:20 |
3 | قسمت دوم | 00:03:09 |
4 | قسمت سوم | 00:07:19 |
5 | قسمت چهارم | 00:18:40 |
6 | قسمت پنجم | 00:06:31 |
7 | قسمت ششم | 00:07:44 |
8 | قسمت هفتم | 00:31:40 |
9 | قسمت هشتم | 00:09:05 |
10 | قسمت نهم | 00:06:19 |
11 | قسمت دهم | 00:04:22 |
12 | قسمت یازدهم | 00:08:13 |
13 | قسمت دوازدهم | 00:21:18 |
14 | قسمت سیزدهم | 00:13:54 |
15 | قسمت چهاردهم | 00:06:46 |
16 | قسمت پانزدهم | 00:34:28 |
17 | قسمت شانزدهم | 00:15:23 |
18 | قسمت هفدهم | 00:16:51 |
19 | قسمت هجدهم | 00:04:45 |
20 | قسمت نوزدهم | 00:17:17 |
21 | قسمت بیستم | 00:10:17 |
22 | قسمت بیست و یکم | 00:28:57 |
23 | قسمت بیست و دوم | 00:09:01 |
24 | قسمت بیست و سوم | 00:08:49 |
25 | قسمت بیست و چهارم | 00:06:04 |
کیمیاگر (The alchemist) ، نوشته ی پائولو کوئیلو (Paullo Coelho)، نویسنده ی مشهور برزیلی است. نسخه ی متنی این کتاب با ترجمه ی ساره خسروی و نسخه ی صوتی از همین مترجم با صدای سامان قلیچ خانی توسط انتشارات رمانو منتشر شده است.
کیمیاگر برای اولین بار در سال 1988 به چاپ رسید و اصلیت این کتاب پرتقالی است که تبدیل به یکی از کتاب های پرفروش بین المللی شد. این رمان تمثیلی و به 52 زبان دنیا ترجمه شده است و داستان یک جوان چوپان آندلوسی را روایت می کند که بعد از دیدن خواب های مکرر پیرامون یافتن گنج، می خواهد به اهرام مصر برود.
سانتیاگو جوانی است که در آندولوس واقع در اسپانیا زندگی می کند. او از راه چوپانی روزگار می گذراند؛ اما فردی بیسواد نیست و در زمینه ی علوم دینی و الهی مطالعه کرده و کتاب های زیادی خوانده است. او برای یافتن گنجی مدفون شده در نزدیکی اهرام مصر که در خواب هایش مدام آن را می بیند، زادگاهش را ترک می کند. او در راه با افراد مختلفی دیدار می کند؛ پیرمردی کولی، مردی که خودش را پادشاه معرفی می کند، یک کیمیاگر و دختری به نام فاطیما که سانتیاگو به او دل می بندد.
سانتیاگو در ابتدا پیرمردی را می بیند که گویی از درون او آگاه است. سانتیاگو از این خواب و تعبیر پیرمرد با عنوان افسانه ای شخصی یاد می کند. او برای ادامه ی سفرش تمام گوسفندان خود را می فروشد تا با فراغ بال به سمت هدف خود حرکت کند.
او در طی این سفر سختی های زیادی را متحمل می شود و حتی دوبار از مرگ نجات پیدا می کند.
زمانیکه با فاطیما آشنا می شود، سانتیاگو می خواهد با او ازدواج کند؛ اما فاطیما به او قول می دهد بعد از پایان سفرش به او پاسخ مثبت دهد.
سپس او با کیمیاگری آشنا می شود که او را تا اهرام مصر هدایت می کند و در این مسیر درس هایی از زندگی به او می دهد.
هرکدام از این شخصیت ها نقش هدایت گر برای سانتیاگو در سیر و سلوک اش دارند. در پایان سانتیاگو به اهرام مصر می رسد و در همان مکانی که فکر می کند مکان مخصوص گنج است شروع به حفر گودال می کند؛ در همان زمان چند راهزن به او حمله می کنند و او به شدت زخمی می شود. سپس یکی از راهزنان داستانی تعریف می کند که سانتیاگو بسیار شگفت زده می شود. او در خواب خودش دیده است که گنجی در آندلوس درست جایی که سانتیاگو گوسفندان خود را پرورش می داد، دفن شده است. سانتیاگو با خوشحالی به زادگاهش برمی گردد تا گنج خود را پیدا کند.
پائولو کوئیلو در 24 اوت 1947 در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. پائولو از همان دوران نوجوانی به نویسندگی علاقه مند بود؛ اما سرانجام به خواست پدر و مادرش در مدرسه ی حقوق ثبت نام کرد و رویای نویسندگی را موقتا کنار گذاشت؛ اما بیشتر از یک سال نتوانست این وضعیت را تحمل کند و مدرسه را رها کرد. پائولو مدتی را مانند هیپی ها زندگی و به سراسر دنیا سفر کرد.
زمانی که به برزیل بازگشت شروع به نوشتن ترانه برای خوانندگان مطرح کرد. کوئیلو همچنین به عنوان بازیگر، نویسنده و روزنامه نگار هم فعالیت کرده است.
پائولو کوئیلو پس از کتاب کیمیاگر تمام وقت خود را به نوشتن اختصاص داد. فیلم زندگی پائولو کوئیلو در پرتغال ساخته شد و در سال 2014 بر پرده ی سینماهای برزیل و در سال 2015 در تمام دنیا پخش شد. سال 2007 پائولو کوئیلو خود را به عنوان سفیر صلح معرفی کرد.
از نوشته های دیگر او می توان به؛ زیارت، بریدا، مکتوب، کوه پنجم، نامه های عاشقانه ی یک پیامبر، ورونیکا تصمیم می گیر بمیرد، شیطان و دوشیزه پریم، هستی، پرنده تنهاست، عشق و هیپی اشاره کرد.
نکته ی جالب درباره پائولو کوئیلو انتشار کتاب هایش در اینترنت است. یکی از طرفدارانش ترجمه ای روسی از یکی از کتاب هایش را به صورت آنلاین منتشر کرد و این امر باعث شد که فروش کتاب های او از 3000 نسخه به یک میلیون نسخه در طول سه سال جهش پیدا کند.
ایده ی کیمیاگر زمانی به ذهن پائولو رسید که مسافتی حدود 500 مایلی در جاده ی سانتیاگو دِ کامپوستلا در شمال غربی اسپانیا را با پای پیاده پیمود. این راهپیمایی منجر به بیداری معنوی در او شد که در خودزندگینامه ی زیارت به شرح آن می پردازد.
پائولو کوئیلو رمان کیمیاگر را تنها در دو هفته در سال 1987 نوشت. او خود توضیح می دهد که توانست به این سرعت کتاب را بنویسد چون ذاتا این کتاب قبلا در روحش نوشته شده بود.
تم اصلی کتاب درباره ی یافتن سرنوشت است؛ اگر چه براساس نظر روزنامه ی نیویورک تایمز کیمیاگر بیشتر یک کتاب خودشناسی است تا یک کتاب ادبی. پیشنهاد سانیاگو که می گوید:"زمانیکه چیزی را واقعا بخواهی، تمام جهان به تو کمک می کنند تا به آن دست پیدا کنی." در واقعا فلسفه ی کتاب و موتیف جاری در آن را شکل می دهد.
در سال 2004 شرکت برادران وارنر حقوق مربوط به فیلم اقتباسی از کتاب کیمیاگر را خریداری کرد. این پروژه متوقف شد و بعدها حقوق فیلم به هاروی وینستین که به عنوان تهیه کننده ی فیلم فعالیت می کرد، سپرده شد؛ اما این فیلم تاکنون ساخته نشده است.
بسیاری از خوانندگان و صاحب نظران اعتقاد دارند که پائولو کوئیلو کتاب کیمیاگر را با تاثیر و اقتباس از داستانی در دفتر ششم مثنوی معنوی نوشته است. هرچند که خود کوئیلو عنوان می کند که این کتاب را با الهام از داستانی از هزار و یک شب ترجمه ی خورخه لوئیس بورخس با نام قصه ی دو رویا بین نوشته است. این امکان وجود دارد که مولانا هم خود تحت تاثیر این داستان بوده است. البته پائولو کوئیلو در سفری که در هیات یک هیپی در سال 1379 به ایران داشته مدتی در محضر عارفی به نام ظهیرالدوله مولوی بوده و از آنجا با مولوی و اندیشه هایش آشنا شده است.
مواردی هم دیده می شود که کتاب کیمیاگر را با رمان شازده کوچولو اثر سنت اگزوپری مقایسه می کنند. فردی که محل امن خود را ترک می کند تا چیزهای بزرگتری را کشف کند و در نهایت متوجه می شود که گنج واقعی در همان محل زندگی اش بوده است. شباهت هایی نیز میان کتاب کیمیاگر و رمان سیذارتا اثر هرمان هسه وجود دارد.
نویسنده در کتاب کیمیاگر به دنبال معنای حقیقی زندگی است که می توان در زندگی روزمره آن را مشاهده کرد. کیمیاگر ساختاری تقریبا رویدادی و روایی دارد. اگر این اثر براساس قانون سه پرده ای تحلیل شود؛ مانند تمام قصه های کلاسیک دارای شروع، اتفاق و پایان است.
شروع داستان نقطه ای است که سانتیاگو خواب می بیند و برای تعبیر شدن خوابش شروع به سفر می کند. اتفاق نقطه ای از داستان است که تمام اموال او به سرقت می رود و سانتیاگو دیگر راه برگشتی ندارد و داستان در نهایت در همان نقطه ی آغازین با یافتن گنج در محل سکونتش در آندولس پایان می یاید. نقطه ی اوج داستان نقطه ای است که او بر سر دو راهی عشق و هدف قرار می گیرد و در نهایت هدفش را انتخاب می کند تا با رسیدن به آن بعدها به عشقش دست پیدا کند. سانتیاگو به درستی بر طبق اصول فن شعر ارسطو پاراتاگونیستی است که دارای هدفی مشخص است و در راه با موانع (آنتاگونیست) روبه رو می شود و یکی پس از دیگری آن ها را پشت سر می گذارد این موانع بزرگتر و سخت تر می شود و در پایان با گذشت از تمام سختی ها به بزرگترین گنج یعنی تزکیه روح و شناخت خود دست پیدا می کند.
کتاب کیمیاگر داستانی نمادین است که می توان از جنبه های فلسفی، عرفانی و روانشناسی آن را مورد بررسی قرار داد:
همه ی ما رویاهایی داریم که برای رسیدن به آن ها تلاش می کیم. پس همه ی ما می توانیم با سانتیاگو کیمیاگر ارتباط و همذات پنداری کنیم. شاید یکی از دلایلی که این کتاب در حوزه ی خودشناسی و روانشناسی اهمیت دارد، همین موضوع باشد. تمام انسان ها با استفاده از شناخت کیمیاگر درونی خود می توانند گنج یا هدف خود را به دست آورند.
در سر راه همه ی انسان ها به سمت هدفشان هم اشخاصی وجود دارند که یا به آن ها در مسیر گنج همراهی و یاری می رسانند و یا در مقابل آن ها قرار می گیرند و موجب زخمی شدن و یا توقف آن ها می شوند. این اشخاص در نهایت ممکن است آسیب های جسمی و روانی در شخص ایجاد کنند؛ اما گاهی در همین دشمنی ها و موانع خیری وجود دارد تا فرد از رویاپردازی و پیدا کردن گنج واهی دست برداشته و گنج یا هدف واقعی خود را پیدا کند.
گاهی به نظر می رسد پیمودن سفر و راه های متفاوت رسیدن به هدفِ اشتباهی، عمر ما را تلف کرده اند؛ اما آن ها در واقع باعث رشد و به اصطلاح پخته شدن انسان ها می شود تا در نهایت بتوانند مسیر درست را پیدا کند و به سعادت برسند.
گاهی عشق در سر راه ما قرار می گیرد. این عشق اگر واقعی و از روی هوس نباشد می تواند ما را به سمت رشد و گنج واقعی هدایت کند و برعکس عشقی سطحی و زودگذر ما را از هدف دور می کند.
به طور کلی می توان درس هایی زیادی از کتاب کیمیاگر دریافت:
کتاب کیمیاگر مانند یک نقشه ی راه برای تمام انسان ها عمل می کند. تا از مشکلات و سختی ها نترسند و برای رسیدن به هدفشان تلاش کنند.
سبک داستان سورئال است و تا حدی به رئالیسم جادویی نزدیک می شود. اگر از منظر عرفانی به این داستان نگاه کنیم، می توانیم آن را به سیر و سلوک یه عارف تعبیر کنیم. نمادهای داستان عبارتند از:
در طریقت عرفان، سالک در اولین مرحله خود اقدام به تمرین هایی برای تعالی روح می کند. گام دوم بینش خود را نسبت به جهان و پیرامونش را افزایش می دهد؛ اما مرحله ی نهایی سلوک، عشق است. به عقیده ی عرفایی مانند مولانا برای رسیدن به عشق الهی ابتدا باید عشق زمینی را تجربه کرد و اگر سالک این مرحله را پشت سر نگذارد هرگز نمی تواند به کمال برسد.
رمان کیمیاگر بر این اساس که عشق می تواند محور زندگی باشد را می توان یک داستان عاشقانه نیز به شمار آورد. هر کسی دارای سرنوشتی مستقل و مجزا از دیگران است.
گنجی که سانتیاگو به دنبال آن است نمادی از رویاهای شخصی و یا سرنوشت است؛ اما او با دیدن دختر مورد علاقه اش خوشحال است که آن گنج را پیدا نکرده است. کیمیاگری که در بیابان می بیند به او می گوید که عشق آن دختر در صورتی واقعی است که از جستجوی سانتیاگو برای رسیدن به گنج حمایت کند.
سانتیاگو بر سر دوراهی سختی قرار می گیرد. دوراهی میان عشق و دستیابی به رویاهای شخصی. پائولو کوئیلو در این کتاب تاکید می کند که دستیابی به رویاها مهمتر از عشق زمینی است. عشق و دلداری مهم است؛ اما وظیفه ی شما نیست. ماموریت شما در زندگی، دنبال کردن و رسیدن به آرزوها است. تنها در راه عشق ورزیدن به رویاها است که روح کائنات بر ما آشکار می شود. این علم و آگاهی است که تنهایی را در هم می شکند و به ما قدرت می بخشد.
"زمانیکه واقعا خواستار چیزی هستی، باید بدانی که این خواسته در ضمیر جهان متولد شده است و تو، فقط مامور انجام دادنش بر روی زمین هستی. حتی اگر فقط هوس سفر کردن باشد یا ازدواج با دختر یک بازرگان... یا جستجوی گنج. روح دنیا از خوشبختی یا بدبختی، هوس یا حسادت مردم انباشته است. هیچ چیز نیست مگر یک چیز: تکمیل "حدیث خویش " که آن هم تنها اجبار انسان ها است. وقتی خواستار چیزی هستی، همه ی جهان در تکاپوی آن است که تو به خواسته ات برسی."
همان طور که پیشتر اشاره شد کتاب کیمیاگر سبکی سورئال دارد و یکی از مهمترین عناصر شناسایی این سبک وجود خواب و رویا است. سورئالیسم ها اعتقاد دارند خواب و رویا درواقع دریچه ای است به سمت ضمیر ناخودآگاه و در نهایت راهی است که انسان خود را بشناسد؛ از ویژگی های این سبک می توان به شکستن مرز میان رویا و واقعیت اشاره کرد و این امر دقیقا شالوده ی اصلی رمان کیمیاگر را تشکیل داده است. همه چیز از رویای سانتیاگو شروع می شود.
نثر داستان بسیار روان و ساده و به دور از پیچیدگی های زبانی نوشته شده است. داستان از یک کلیسای متروک آغاز و دقیقا در همان نقطه پایان می یابد. زاویه داستان دانای کل نامحدود است چونکه نه تنها از درون ذهن شخصیت اصلی سخن می گوید، بلکه از زبان اشیا هم سخن می گوید.
همچنین این کتاب را می توان داستانی تیپ گرا نامید چون همه ی شخصیت ها نماینده ی قشری از جامعه هستند.
به جز فاطمه همه ی شخصیت ها داستان نامی بومی دارند. کوئیلو از این روش استفاده کرده است تا با مخاطبان خود بهتر ارتباط برقرار کند. کوئیلو داستانی بسیار ملموس و روان را روایت می کند تا حدودی که گاهی فراموش می کنیم که یک داستان می خوانیم و تصور می کنیم که برشی از واقعیت است. محمد علی جمالزاده درباره ی این کتاب می گوید:
"در مملکت ما، هنوز هم ارباب قلم در هنگام نوشتن، دور عوام را قلم گرفته و همان پیرامون انشاهای غامض و عوام نفهم می گردند، در صورتیکه در کلیه مملکت های متمدن که سررشته ترقی به دست آورده اند انشا ساده و بی تکلف عوام فهم، روی سایر انشاها را گرفته و این تلنگری است برای کسانی که دغدغه آن را دارند که ای کاش می شد همه ی مردم را کتاب خوان کرد."
کتاب کیمیاگر کتابی است درباره ی تمام آدم ها که به آن ها گوشزد کنند زمان آن رسیده است که کیمیاگر زندگی خود باشند، گوهر وجودی خود را کشف کنند، از موانع نترسند و آینده و سرنوشت خویش را با دستان خود بسازند.
انتشارات رمانو نسخه ی صوتی این کتاب را با ترجمه ی سارا خسروی و با گویندگی سامان قلیچ خانی منتشر کرده است. هم اکنون می توانید این نسخه را از سایت کتاب کتابچین خریداری و در اوقات بیکاری گوش فرا دهید.
نسخه ی صوتی با صدای گرم و گیرای گوینده می تواند گزینه ی مناسبی برای کسانی باشد که وقت خواندن کتاب را ندارند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DA%AF%D8%B1_(%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86)
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
عالی
1402-04-22
از گوش دادن به این داستان لذت نبردم،یک ستاره هم زیادش
1402-04-19
توصیف ها قشنگ بود
1401-02-30
این کتاب یکی از عالی ترین کتابهای نگارش شده تاریخ بشریته
1400-08-27
این کتاب عالیه. 5 ستاره هم براش کمه. حتما بخونید. پائولو کوییلو یه افسانه اس در نویسندگی.
1400-08-27
باید بیشتر از یک بار خونده بشه.
1400-04-27
نویسندش عالیه.
1400-04-23
عالیه.
1400-04-20
درس زندگی میده.
1400-04-12
کتاب نیست، گنجه.
1400-03-29
بعدش آرامش عجیبی داری.
1400-03-24
مسیر زندگیمو تغییر داد.
1400-03-22
صدای گوینده رو دوست داشتم.
1400-03-17
کتاب خوبیه، راوی نسبتا خوبی هم داره.
1400-03-10
انگیزه میده به آدم که برای رسیدن به آرزوهاش تلاش کنه.
1400-03-09
عالیه. از دستش ندین.
1400-03-03
واقعا عالی و بینظیر بود.... نگاهم نسبت به خیلی چیزها تغییر کرد
1400-02-31
بعد از این کتاب دیدم به زندگی عوض شد.
1400-02-14
باعث تاسفه که زودتر نخوندمش.
1399-12-24
آموزنده و بینظیر.
1399-11-30
به خودشناسی بالایی رسیدم با این کتاب.
1399-11-29
من خودمو جای شخصیت های داستان گذاشتم. حس واقعی میده به آدم.
1399-11-26
کتابی بسیار عالی بود .بویژه آخرش بسیار زیبا و غیر قابل پیش بینی داشت.از این کتاب بسیار لذت بردم .به دوستان خواندنشو شدیدا توصیه میکنم.
1399-11-14
لذت بردم
1402-09-05