×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
همیشه مسافر

دانلود کتاب همیشه مسافر

همیشه مسافر
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : همیشه مسافر

نویسنده : حسین نصرالله زنجانی

ناشر : فاتحان

تعداد صفحات : 144 صفحه

شابک : 978-600-6033-68-6

تاریخ انتشار : 1391

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , شهدا

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 14000 تومان


معرفی کتاب

"همیشه مسافر" / روایت داستانی مهندس شهید مصطفی چمران
کتاب حاضر اثری از حسین نصرالله زنجانی می باشد که توسط انتشارات فاتحان منتشر شده است.
مصطفی چمران در دهم مهرماه سال 1311 در تهران متولد شد. او از سیاستمداران برجسته و فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق و بنیان گذاران ستاد جنگ های نامنظم در جریان جنگ ایران و عراق بوده است. او تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته الکترومکانیک به پایان رساند. و ادامه تحصیلات خود را در آمریکا سپری کرد. سرانجام در یکی از جریان های جنگ ایران وعراق در 31 خرداد ماه 1360 در سوسنگرد بر اثر اصابت خمپاره در پشت سرش در سن 49 سالگی به شهادت رسید.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"صبح روز ۲۷ مرداد، دکتر چمران در پشت بام ایستاده بود. هنوز هم نفیر گلوله ها از هر سو به گوش می رسید. دکتر نفس عمیقی کشید و در حالی که هنوز هم لبخندی امیدوارانه بر چهره اش نشسته بود، به اطراف چشم دوخت؛ خدا را شکر می کرد که هنوز هم می تواند صبح دیگری را تجربه کند! صبح دیگری که اگر خداوند مقدر می کرد، همچنان می توانست شاهد تلاش او و پاسداران همرزمش برای دفاع از شهر باشد. او و هم رزمانش هنوز زنده بودند. شهر هنوز سقوط نکرده بود و هنوز ایستادگی می کرد. ناگهان یکی از پاسداران به سوی او دوید و به شادمانی فریاد زد:
- امام خمینی اعلامی های صادر کرده... پس از شنیده شدن این خبر از رادیو، روحیه ی پاسداران به کلی تغییر کرده بود. اکنون دیگر یأس و ناامیدی کاملاً از وجودشان رخت بربسته بود. دکتر چمران چند نفر از نیروها را فراخواند و به آنها گفت:
- می روید بالای بلندترین کوهی که بر پاوه مسلط است. یک آر.پی.جی هم با خود می برید. می خواهم آنجا را از نیروهای مهاجم پاک کنید! دکتر خیلی خوب می دانست که عوامل دشمن از آنجا شهر را زیر رگبار گلوله گرفته اند، به طوری که هیچکس نمی توانست در شهر رفت و آمد کند، اما نیروهایش با چنان رشادتی به مهاجمان حمله کردند که آن روز تا شب، همه ی کوه ها و تپه های اطراف و فرودگاه شهر به تمامی از وجود نیروهای دشمن پاک شد."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
نیماشیخ مهدی

عالی ، بسیار عالی

1400-01-16

یازهراۜ

سلام سبک نوشتن نویسنده فوق العاده بود.حس و حال زیبایی رو رقم زده بود. فقط ای کاش مطالب بیشتری در مورد همسر و فرزندان شهید چمران در کتاب موجود می بود.

1399-12-18

elham bagheri

عالی بود

1399-05-25

برچسب ها