×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
چه رویاهای بیداری

دانلود کتاب چه رویاهای بیداری

چه رویاهای بیداری
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : چه رویاهای بیداری

نویسنده : علی اصغر بيگدلی

ناشر : هنررسانه اردیبهشت

تعداد صفحات : 60 صفحه

شابک : 978-600-6154-99-2

تاریخ انتشار : 1394

رده بندی دیویی : 8فا1/62

دسته بندی : شعر فارسی, شعر عروضی

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 10000 تومان


معرفی کتاب

"چه رویاهای بیداری"
کتاب حاضر اثری از علی اصغر بیگدلی می باشد که توسط انتشارات رسانه اردیبهشت منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"جاییست بی ستاره و شب آشنای ماست
پر می زند هزار توهم که جای ماست
سر می کشیم هر نفس این جام تلخ را
نوبت به ما نیامده مرگ از قفای ماست
خالیست خانه ای که شبی جای انس بود
حالا صدای وحشت شب آشنای ماست
پژمرده در سکوت و صدایی ز درد نیست
فریاد بی صداست که در ضجه های ماست
تنهاترین مسافر این جاده ام هنوز
پایان نداشت قصه و این ماجرای ماست"

فهرست مطالب

رفتی و در کنارم هیچ آشنا نمانده است 

دیگر خیال مبهم و دورم تمام شد 

می روم از پیش تو اما گرفتارم هنوز 

باز می خواند مرا تا حس و حالی بی صدا 

خیال روی تو شوقی دوباره آورده 

از این غروب، امید سپید های مانده است 

به دشت فراموش شبها رسیدم 

با آرزوهای کهنه امروز و دیروزها رفت 

امشب این خاطر افسرده هوادارم نیست 

رنگ بهار عمر چه خرم کشیده اند 

روزها رفتند و عمری عشق ها در جان پرید 

با صد امید و آرزو دست دعا خالیست 

ما را نسیمی از نفس آشنا بس است 

جاییست بی ستاره و شب آشنای ماست 

بی من چگونه شوق سفر جوش کرده ای 

رفتیم بی بهانه و چشم تری به جاست 

این باغ بی تو خالی و خاکستری رنگ است 

چشم هایش نیز گاهی سرزنش ها می کند 

سکوت شب چه زیبا بود با موج نگاه او 

نوری از پشت حصارشب ما پیدا نیست 

تا صبح نگاه تو به شبها سحری داشت 

می سپارم لحظه ها را بر تن تنهای خویش 

دوباره دفتر دل را مرور خواهم کرد 

پشت کدام پنجره چشمت به راه ماند 

بیا که بر دل تنها بهانه آوردی 

ستاره گم شد و شعر شبانه ها را برد 

پس از ما نقش خاموشی به هر دیوار م یماند 

با هر عبور آشنایی بی قرار یهاست 

زندگی در باورم جز رنج جانکاهی نبود 

چه بی نصیب گذشتیم و آرزو نشکفت 

رؤیای تازه نیست طلوع ستار ها یست 

خاکسترم اما شراری آتشین دارم 

گذشت عمر و پریدم ز خواب، اما دیر 

و ادامه . . .

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها