معرفی کتاب
"کدامین گل به غم بسر شته تر"
کتاب حاضر اثری از مجید خادم می باشد.
تمام حوادث، شخصیتها و مکان های این داستان در هاله ای از واقعیتی ناموزون مدفون شده اند. این اثر در هفت وادی نوشته شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"گوسفند دیشبی و قوچ بزرگ سفیدی که شش صبح رفته و خریده بود. امید، برادر کوچکترِ مجید از اینجا خاطراتش شروع می شود. از اینجا که می گوید یادش است که چه قدر پوستش تمیز و قشنگ بوده قوچ. توی خاطرات همه چیز تمیز می شود و قشنگ انگار. چند بار نزدیکش شد تا دست بکشد روی سرش. ولی تا قوچ تکانی میخورد، امید عقب می پرید. آخر هم دست نکشید. حتی روی سر بریده شده اش. با آن کلّه ی گنده و شاخ های بزرگ پیچ خورده اش. قدم هایم را با وسواس از بین خط خون رد کردم تا توی حیاط که خون ها گم شدند بین فاصله ی خطوط دست نوشته های روی صفحه ی سفید. خلوت است. نگاهی به آسمان میکنم. وسط ظهر تابستان. بی هوا میروم سراغ حوض. به بازی نور روی سطح آب خیره شده ام که آب می پاشد به همه طرف. از ترس خیس شدن خودم را عقب میکشم. قطرات آب از من رد می شوند و می پاشند کف حیاط. مجید توی حوض خودش را رها کرده وسط آب و چشم هایش را بسته است. چند دقیقه بعد از آب بیرون می آید و مستقیم میرود به پشت دراز میکشد روی تختِ لُخت آهنی روی صبحانه خوری.
زیر تیغ آفتاب.
کمرش که رسید به فنرهای تخت، یک لحظه خودش را جمع کرد و ماهیچه هایش سفت شدند و بعد آرام آرام خودش را شل کرد. رها روی تخت و دست هایش را از دو طرف باز کرد. "
فهرست مطالب
این کتاب شامل هفت وادی می باشد.
کتاب های مرتبط
بیشترکتاب های دیگر انتشارات کتابچین
بیشترنظرات کاربران
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
این کتاب فوقالعاده است. نویسنده مسلط به نشانه شناسی و روایت شناسی هستند و اصلا به مخاطب کم دانش پیشنهاد نمیشه. کسانی که رمان رو متوجه نمیشوند ایراد از سطح دانش ایشان است.
1401-10-03