معرفی کتاب
"خردنامه اسکندری جامی" / خلاصه
نورالدّین عبد الرّحمن بن احمد بن محمد که معروف است به جامی در ۲۴ آبان ماه سال ۷۹۳ در خرگرد چشم به جهان گشود.وی لقب های متعددی مانند شاعر ،موسیقی دان و ادیب و صوفی داشت،از طرف پدر نسبش به حنفی ها میرسد او به خراسان رهسپار شد و شغل قضاوت در پیش گرفت،جامی در سیزده سالگی به همراه پدر به هرات مهاجرت کرد و در آنجا سکنی گزید؛سپس به فراگیری علم و تعلیم مشغول شد و بیشترین زمان حیاتش را نیز در همان جا گذراند.
از همان زمان بود که وی به جامی شهرت یافت. او در اشعارش ابتدا دشتی تخلص میکرد،ولی بعد آن را به جامی تغییر داد،علت آن تولدش در شهر جام و ارادتش به شیخ الاسلام احمد جام بیان شده است.
جامی فردی متواضع و خوشرو بود و با اینکه زندگی معمولی و بی تجملی داشت و هیچ وقت زورگویان و قدرتمندان را ستایش نمیکرد، از طرفی شاهان و امرای معاصر وی همیشه به او ارادت داشتند و خود را پیرو و شاگرد او می دانستند.
در مورد اعتقادات مذهبی او اختلاف نظر وجود دارد برخی او را حنفی و اهل سنت میدانند و بعضی دیگر او را شیعه میدانند.
از جامی چندین کتاب و رساله از نظم و نثر به زبان های مختلف از جمله فارسی و عربی به یادگار مانده است،که میتوان به کتاب هایی همچون سلسلة الذهب ،سلامان و آبسال،تحفة الاحرار و... اشاره کرد.
جامی در ۲۷ آبان ماه سال ۸۷۱ در حالی که هفتاد و هشت سال از عمرش سپری شده بود در هرات دار فانی را وداع گفت.
کتاب حاضر قسمتی از خردنامه وی میباشد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
در افتادگی ها تویی دستگیر
ندارم ز کس دستگیری هوس
ز دست تو می آید این کارو بس
عبث را در این کارگه راه نیست
ولی هر سر از هر سر آگاه نیست
به ما اختیاری که دادی به کار
ندادی در آن اختیار ،اختیار !...
فهرست مطالب
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد