×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
عکس ها وخاطره ها

دانلود کتاب عکس ها وخاطره ها

عکس ها وخاطره ها
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : عکس ها وخاطره ها

نویسنده : حسین غفاری

ناشر : یاز

تعداد صفحات : 110 صفحه

شابک : 978-600-5431-76-6

تاریخ انتشار : 1391

رده بندی دیویی : 955/08430922

دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , جنگ تحمیلی و دفاع مقدس, شهدا

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 16000 تومان


معرفی کتاب

"عکس ها و خاطره ها"
کتاب حاضر اثری از حسین غفاری می باشد که توسط انتشارات یاز منتشر شده است.
در این اثر مولف عکس ها و خاطره ها ی رزمندگان را در طی سه سال گردآوری کرده است و در خدمت علاقه مندان به سال های دفاع مقدس قرار داده است.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"صبح زود که از خواب بیدار شدم دیدم بر خلاف روزهای گذشته که بیشتر بچه ها را من بیدار می کردم، امروز تعدادی از آن ها زودتر از من بیدار شده اند و پتوهایشان را هم جمع نکرده و بیرون رفته اند. هر کسی معمولا دو یا سه تا پتوی سربازی داشت. یکی را زیرش می انداخت یکی را رویش می کشید و یکی از آن ها را هم لوله میکرد و به عنوان بالش زیر سرش می گذاشت.
معمولا بچه ها همان موقع که بیدار می شدند پتوهایشان را مرتب جمع می کردند وگرنه اگر می گذاشتند برای بعد از نماز، می آمدند و می دیدند که شرمنده شده اند  و پتوهایشان را بچه های دیگر، جمع کرده اند. اگر پوتین ات را به موقع واکس نمی کردی یا لباس هایی را که برای شستن بیرون گذاشته بودی چند ساعتی توی تشت، بدون مراقب می ماند یا وقتی نوبت خادم الحسین بودن ات شده بود و ظرف های غذا شسته نشده دم در چادر مانده بود یا چادر جارو نشده بود و تو ساعتی سهل انگاری کرده بودی، می آمدی و می دیدی که پوتینهایت برق می زنند و جلوی در چادر جفت شده اند، لباس هایت روی بند شسته شده و پهن شده اند و ظروف غذا تر و تمیز و مرتب توی دیگ بزرگ غذا به تو چشمک می زنند که دیدی از دستت در رفت و ثواب خدمت نصیب کس دیگری شد!"

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
sia

این کتاب عالیه

1400-09-09

برچسب ها