دانلود کتاب یک شاخه ده گل (یک ضرب المثل، ده داستان)
نویسنده: سیما شیرکانی
ناشر : شلاک
نویسنده: سیما شیرکانی
ناشر : شلاک
نام کتاب : یک شاخه ده گل (یک ضرب المثل، ده داستان)
نویسنده : سیما شیرکانی
ناشر : شلاک
تعداد صفحات : 164 صفحه
شابک : 978-600-257-175-5
تاریخ انتشار : 1396
رده بندی دیویی : 8فا3/6208
دسته بندی : جملات قصار و ناب, داستان های کوتاه
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 22000 تومان
"یک شاخه ده گل - ویژه نوجوانان" / یک ضرب المثل، ده داستان
کتاب حاضر اثری از سیما شیرکانی می باشد که توسط انتشارات شلاک منتشر شده است.
ضرب المثل ها، جملات کوتاه و عبارات شیرین و جذابی هستند که در تمام جوامع بشری وجود دارند و هر کدام از آن ها دارای بار معنایی و مفهومی بس وسیع و گسترده ای می باشند. ضرب المثل ها بیانگر آداب، رسوم، فرهنگ، شیوه اندیشه و منش یک جامعه است که هر کدام در چند واژه کوتاه می توانند، اطلاعاتی بس مفید و بسیار در اختیار شنونده و یا خواننده بگذارند. کشور ما، ایران نیز از این قاعده، مستثنی نمی باشد. فرهنگ غنی ایرانی، سرشار از ضرب المثل هاست که هر کدام از آن ها روایت گر داستانی و پندی در خور اندیشه است. اما متاسفانه این عبارات لطیف و ظریف اندک اندک کارایی خود را در زبان گفتار و نوشتار از دست داده اند.
در این اثر ضرب المثل هایی چون «آستین نو ، پلو بخور» ، «آش نخورده و دهان سوخته»، «آن را که حساب، پاک است از محاسبه چه باک است»، «بار کج به منزل نمی رسد»، «هر که بامش بیش، برفش بیشتر»، «یک دست، صدا ندارد» به همراه چندین داستان در باب همان ضرب المثل ها آورده شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"موش باهوش و دانا در جنگلی سرسبز با دوستانش زندگی می کرد. او همیشه یاریگر دوستانش بود و مشکلاتشان را حل می کرد و در شادی و غم، همراهشان بود. اما دوستان موش قصه ما یک ایراد بزرگ داشتند؛ به ظاهر زندگی شان خیلی اهمیت می دادند و بسیار، فخرفروشی می کردند. در جمع دوستانه شان آن کسی احترام بیشتری داشت که آذوقه بیشتری انبار کرده بود و مهمانی های پر خرج، برپا می کرد و آن که در نزدیکی منزل شیر، سلطان جنگل ساکن بود، مقامی برتر از دیگران داشت.
یک روز موش قصه ما که از این گونه برخوردها در رنج و عذاب بود، تصمیم گرفت که به دوستانش درسی بدهد؛ به همین دلیل، تغییر قیافه داد و لباسهایی وصله دار پوشید. وارد جنگل شد. همه با تعجب به او نگاه می کردند و بعد بی اهمیت به موش، مشغول می شدند."
مقدمه
آستین نو، پلو بخور
آش نخورده و دهان سوخته
آن را که حساب، پاک است از محاسبه چه باک است
بار کج به منزل نمی رسد
هرکس که بامش بیش، برفش بیشتر
یک دست صدا ندارد
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد